اعتراض (فقه)اظهار نارضایتی و مخالفت کردن را اعتراض گویند. موارد جواز و عدم جواز اعتراض در سراسر فقه به مناسبت مطرح و احکام آن ذکر شده است. ۱ - ضابطه کلی در جواز و عدم جواز اعتراضدر این جا به ضابطۀ کلّی که در برگیرندۀ همۀ موارد کاربرد آن در فقه است، اشاره میشود. اگر سخن یا عملی با همۀ جهات و شرایط لازم برای جواز صدور یا صحّت شرعی آن، از فرد صاحب صلاحیّتی صادر شود، دیگری از نظر شرعی حق اعتراض به او ندارد. ۲ - افراد داخل در ضابطه کلیافرادی که داخل در ضابطه کلی هستند و حق اعتراض بر آنها در مورد خودشان نیست. ۲.۱ - سخن یا عمل امام معصوممانند سخن یا عمل امام معصوم علیه السّلام. ۲.۲ - حاکم شرع با عدم احراز خطاحاکم شرع در صورتی که خطای او معلوم نباشد. ۲.۳ - پدر و جد نسبت به مولی علیهپدر و جدّ نسبت به کسانی که بر آنها ولایت دارند. ۲.۴ - مرد و زن آزاد رشیدمرد و زن آزاد و رشید نسبت به جان و مالشان. ۲.۵ - اعتراض به قیّم و وصیّقیّم و وصیّ نسبت به افرادی که بر آنان حق قیمومت و وصایت دارند و کسی که از سوی دیگری مانند مالک یا شارع یا کسی که حق اذن دادن دارد مأذون باشد. ۳ - پانویس۴ - منبعفرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۱، ص۵۹۵-۵۹۶. |